حمید رضا حمید رضا ، تا این لحظه: 12 سال و 7 روز سن داره

ناباورانه

برای بچه هام 1

1391/1/29 20:12
نویسنده : مامی
222 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

چطوری؟خوبی؟ جات خوبه؟ چه کارا می کنی؟ خیلی پر تحرکی ماشالا. همش حس می کنم قوزک دست و پاتو 

لمس می کنم ولی خاله زهره می گه توهم دارم. به هر حال 

می گن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست. اگه بشه می خوام برات از این به بعد چند خطی بنویسم. دیشب

شب عجیبی بود.ساعت 3 نصفه شب کمرم چنان دردی گرفت که باورم نمی شد . عرق سرد تمام بدنم و 

پوشونده بود. فکر می کردم دیگه وقتشه تا چشممون به جمالت روشن بشه.یکم ترسیده بودم.سریع بلند شدم 

وسایل خودم و و رو برا بیمارستان آماده کردم. گریم گرفته بود از این که چرا دکتر مشخصی ندارم. حالا بعدا ماجراها رو برات تعریف می کنم.

خلاصه نماز خوندمو برای عاقبت به خیریت دعا کردم. همیشه دعا می کنم پسری باشی مثل بابا یاسرت. مهربون 

و با گذشت ولی اونقد مظلوم نباش که طاقت سرخ شدنا و تو خود ریختنات و ندارم. این و بدون من و بابا 

همیشه سراپا گوشیم تا حرفای دل تو و خواهر جونتو بشنویم. آرزوی همیشگی من و بابا این بوده که خدا در

صورتی به ما بچه دوم بده که قبلش توانایی درک و عدالت رو داده باشه.به یمن قدمت تغییراتی در خونه داره 

انجام می شه. برای خواهر برادر کمد مثل هم سفارش دادیم, دیوارا رو می خوایم خوشگل کنیم خدا باباتون و 

براتون نگه داره. اینم از اولین نوشته ی وبلاگ تو عزیزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نرگسی
31 فروردین 91 0:14
سلام خاله انسی .. خوش اومدین به نی نی وبلاگ .. ایشالله که به سلامتی زایمان کنید و حمیدرضاجون رو بغل بگیری ..
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناباورانه می باشد